نقشه راه تحقیق، نوآوری و آموزش
برای انسانگرایی دیجیتال
اریش پرم، لیندا هاردمن، هانس ورتنر، پل تیمرز[۱] (ویرایشگران)، هماندیشی انسانگرایی دیجیتال
با مشارکت کارلو قزی، پیتر کنیز، جولیا نیداردت، والتر پالمتشوفر، ویولا شیافوناتی، استفان ولتران[۲] و همه شرکت کنندگان چهارمین کارگاه انسانی دیجیتال، وین، مارس ۲۰۲۲.
پیشزمینه
فناوریهای دیجیتال رفتار انسان، جامعه و محیط ما را به طور قابل توجهی تغییر میدهند. انسان گرایی دیجیتال این تغییرات را مشاهده و توصیف نموده و هدف خود را شکل دادن و تأثیرگذاری بر توسعه فناوریهای دیجیتال و خطمشیهایی که در راستای ارزشهای حقوق بشر، دموکراسی، مشارکت، رفع تبعیض، شمول هر چه بیشتر است، قرار داده است. این یک مفهوم گسترده است که ترکیبی از نوآوریهای فنی و اجتماعی است و از تحقیق تا سیاست را شامل میشود.
این نقشه راه مبتنی بر گفتگوها و بحثهایی است که در چهارمین کارگاه آموزشی انسانگرایی دیجیتال، در دانشگاه تکنیک وین[۳] و به صورت آنلاین در مارس ۲۰۲۲ برگزار شد. با پیگیری بیانیه وین در مورد انسانگرایی دیجیتال، هدف این سند ارائه دستورالعملهای استراتژیک برای تحقق چشمانداز انسان گرایی دیجیتال و ترکیب آرمانهای آن با جامعه از طریق سه رکن مهم: تحقیق و توسعه (R&D)، نوآوری و آموزش است.
نقشه راه یک نمای کلی است و البته دارای خلأهایی است. بنابراین باید گام به گام، از طریق گفتگوها و مشارکتهای جامعه بین المللی، اصلاح و بهبود یابد. این نقشه راه شامل مسائل مختلف از مشکلات و چالشها گرفته تا موضوعات و تحقیقات لازم برای حرکت به سمت مفاهیم انسان گرایی دیجیتالی است. لذا باید راهنمای مناسبی برای کمک به تعریف و برقراری ارتباط محققان و مشارکین پروژه انسان گرایی دیجیتال و تقویت همکاری ایشان، به ویژه در موضوعات مطرح در مرزهای بین حوزههای مختلف (نظیر هوش مصنوعی، اخلاق و حقوق) باشد.
هدف اصلی این سند ایجاد یک گروه لابی جدید یا ایجاد یک «موضوع داغ» جدید برای تأمین مالی تحقیقات نیست. در عوض، نقشه راه باید به گنجاندن موضوعات انسان گرایی دیجیتال در انواع تحقیقات کمک کند. علاوه بر این، این سند باید به شکلدهی و اولویتبندی خطمشیهایی کمک کند که میتواند باعث تحقق بیشتر و موثرتر انسانگرایی دیجیتال در جامعه ما گردد.
چالشهای انسانگرایی دیجیتال
دیدگاه سازندهتر در مورد انسان گرایی دیجیتال، تمرکز بر مشارکت سازنده در فناوریهای دیجیتال است؛ به عنوان مثال، با توانمندسازی افراد و حمایت از ارزشهای مشترک در جامعه.
توانمندسازی دیجیتال و حقوق اولیه
به عنوان مثال، برای توانمندسازی دیجیتالی مردم، میتوان به افزایش دسترسی به دانش، مشارکت و پوشش بخش زیادی از جامعه، حمایت از تنوع و تضمین حقوق اساسی اشاره نمود. سایر اشکال توانمندسازی عبارتند از:
• کنترل در اختیار انسان باشد.
• قراردادهای اجتماعی تقویت شده و صدای افراد شنیده شود.
• طبقهبندی اجتماعی و خطرات ناشی از آن را کاهش داده شود.
• حریم خصوصی دادههای شخصی افراد تأمین شود.
• رفتار مخرب تشخیص داده شود.
• سیستمها به صورتی قابل اعتماد توسعه و استقرار یابند.
• هوش مصنوعی برای همکاری با انسانها توسعه داده شود.
حمایت از ارزشهای اجتماعی از جمله:
• اخلاق
• کرامت انسانی؛ انسان به عنوان موجودیتی شایسته احترام (در تقابل با ماشینها)
• ساماندهی محتوای آنلاین ارزشمحور
• پایداری و حفاظت از محیط زیست
• رعایت اصول دموکراسی و شفافیت در توصیهگری و شخصی سازی
• در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف ذینفعان در طراحی فناوریهای دیجیتال
• پوشش اجتماعی حداکثری
انسان گرایی دیجیتال – یک تلاش سازنده
انسان گرایی دیجیتال از چشمانداز مثبت و سازنده فناوریهای دیجیتال شروع میشود. ما میتوانیم فناوری اطلاعات و ارتباطات را به روشهایی بسیار بهتر از آنچه امروز وجود دارد، طراحی کنیم. این امر مستلزم آن است که علوم کامپیوتر و سایر رشتههای مهندسی اصول انسانگرایی دیجیتال را بپذیرند و سیستمها را فراتر از طراحی امروزی خود بهبود دهند. ما بر این باوریم که شیوه طراحی فناوریها میتواند قدرت زیادی داشته باشد. در عین حال، ما آگاه هستیم که طراحی آنها مطابق با ارزشهای مثبت، تضمینکننده این نیست که همیشه از آنها نتایج مثبت دریافت کنیم. این امر مستلزم یک تلاش بیشائبه بین رشتهای، شامل رویکردها و دیدگاههای مختلف است. این دیدگاه سازنده مهمتر و فراتر از انفورماتیک، به زمینههایی مانند حقوق، علوم سیاسی یا فلسفه که شامل فعالیتهای سازنده میشود، نیز تسری مییابد. این رشتهها باید برای پاسخگویی به سؤالات اغلب پیچیده و بسیاری از جنبههای متقابل مشکلات در انسان گرایی دیجیتال با یکدیگر مشارکت کنند. در انسان گرایی دیجیتال، ما به چالش کشیده شدهایم تا فناوری و جامعه را با هم بسازیم.
به عنوان مثال، موردی از حریم خصوصی را در نظر بگیرید که ماهیت آن هنوز در فلسفه مورد بحث است. به همان اندازه که ما برای توانمندسازی کاربران در مورد جنبههای حریم خصوصی، به مفاهیم بهبود یافتهای در مقررات، آموزش و سایر ساختارهای اجتماعی نیاز داریم، به پیشنهادهای سازنده در مورد این مفهوم مهم نیز نیازمندیم. علوم کامپیوتر به نوبه خود نیاز به بهبود مستمر در ابزارها و تکنیکهای موجود در حفظ حریم خصوصی دارد تا آنها را از نظر محاسباتی کارآمدتر نموده و قابلیت استقرار و گسترش آنها را فراهم کند و اولویتهای کاربران در تعریف و تحقق اولویتهای حریم خصوصی خود را تأمین نماید.
این بدان معنا نیست که زمینههای عمیق یا تحلیلیتر تحقیقات علمی بی فایده است. برعکس، دیدگاهها، تحلیلها و اصول مهمی وجود دارد که باید از سوی علوم اجتماعی، مطالعات علم و فناوری، علوم سیاسی و غیره ارائه شوند. اما برای موفقیت انسانگرایی دیجیتالی مهم است که به جای اینکه محققان صرفاً از کاستیهای موجود ابراز تأسف کنند، با مشارکت بیشتر با رشتههای تحلیلی، نتایج این تحقیقات را به مرحله عمل رسانده و از طریق طراحی سیستمهای فناوری اطلاعات برای برآورده کردن و حمایت از ارزشهای همسو با اصول انسانگرایی دیجیتال، در این راستا نقش سازندهای ایفا نمایند.
در نهایت، انسان گرایی دیجیتال نباید از مشارکت سازنده با تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران برای رسیدگی به مشکلات سختی که با آن دست و پنجه نرم میکنند، خودداری کند. اینها شامل جنگ و صلح در مرزهای ما یا در داخل کشور، حفاظت یا شاید حتی نجات انسانگرایی (دیجیتال) در مواجهه با اقتدارگرایی، بی عدالتی ناشی از تغییرات آب و هوایی با تمام عواقب آن از گرسنگی تا مهاجرت، و مقابله با وابستگی به کشورهای دیگر (وقتی که حاکمیت در خطر است)، میشود. پرداختن به این موارد نیازمند تفکر فرارشتهای و سازنده در انسان گرایی دیجیتال است.
انسان گرایی دیجیتال: تحقیق، توسعه، نوآوری و موارد دیگر
انسان گرایی دیجیتال نیازمند تلاش در سطوح مختلف آمادگی فناوری است. این امر به همان اندازه که مستلزم توسعه برنامه محور ابزارها و خدمات آسان برای استفاده است، به تحقیقات پایهای در مورد ماهیت محاسبات و تأثیر آن بر انسان نیز، نیاز دارد. با توجه به تعاملات پیچیده بسیاری از سیستمهای فناوری اطلاعات با انسان و جامعه، لازم است با توجه مناسب به تحقیقات و ارزیابیهای اخلاقی از آنها، برای پاسخ به برخی از سؤالات، به سمت تجارب واقعی حرکت کند.
انسان گرایی دیجیتالی تنها میتواند با کمک کارشناسان آگاهی که برای تبادل دانش و تجربه بین زمینههای مختلف تحقیقاتی آمادگی دارند به موفقیت دست یابد. در این راستا، آموزش دانشمندان و مهندسان آینده به اندازه دانش پژوهان فناور روشنفکر در علوم انسانی اهمیت دارد.
دامنه مشکلات: تأثیر منفی بالقوه فناوریهای دیجیتال بر زندگی ما
انسان گرایی دیجیتال به طیف وسیعی از نگرانیها در مورد فناوریهای دیجیتال و چگونگی تأثیر آنها بر فرد و جامعه میپردازد.
حوزههای اصلی و مهم مورد بررسی عبارتند از:
• هوش مصنوعی و تصمیم گیری خودکار
• کار و مکانیزاسیون، از جمله مسائل اقتصاد آزادکاران و قراردادهای موقت[۴]
• حریم خصوصی، امنیت و نظارت
• انحصار پلتفرمها، تمرکز در بازار
• رسانههای آنلاین، اخبار جعلی و تأثیر آنها بر آزادی و گفتمان سیاسی
• حاکمیت دیجیتال، جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک)، و نقش دولتها
• محیط زیست و پایداری
این فهرست کاملی نیست، اما به روشن شدن این موضوع کمک میکند که هدف انسانگرایی دیجیتال رسیدگی پرداختن به چالشهای اخلاقی و اجتماعی فناوریهای دیجیتال بهعنوان یک موضوع کلی است و صرفاً بر موضوعات خاص مانند هوش مصنوعی توضیحپذیر، نظارت، یا حاکمیت دیجیتال متمرکز نیست. جدول زیر اولین نمای کلی از حوزههای مشکل و موضوعات تحقیقاتی را ارائه میدهد که برای پیشبرد انسان گرایی دیجیتال باید به آنها پرداخته شود.
دامنه مشکلات
عناوین تحقیقاتی |
هوش مصنوعی تصمیمگیری خودکار |
کار و مکانیزاسیون کاری | حریم خصوصی و امنیت | انحصار پلتفرمها | رسانههای آنلاین، گفتمان سیاسی و NLP[۵] |
حاکمیت دیجیتال و پایداری |
توضیح پذیری |
x |
|||||
شفافیت |
x |
x | x |
|
||
حریم خصوصی دادهها |
|
x |
|
|||
شخصی سازی (از جمله در سیستمهای توصیهگر) |
x |
x |
|
|||
عدالت (انصاف) |
x |
x | x | x |
|
|
مسئولیت پذیری سیستمها و ارائه دهندگان آنها |
x |
x | x |
|
||
کنترل انسانی |
x |
x |
x |
|||
هوش مصنوعی / قفس انسانی و توزیع قدرت |
x |
x |
x |
|||
هنجارها و اخلاق |
x |
x |
x |
x |
x |
|
امنیت |
x |
x |
||||
رویکردهای جدید در تدوین مقررات و نظارت |
x |
x |
||||
مدلهای کسب و کار انسانگرایی دیجیتال |
x |
|||||
سیستمها و الگوریتمهای بهبودپذیر |
x |
|||||
کاهش انتشار کربن[۶]، پایداری |
x |
|||||
طراحی کار و خطمشی کاری |
x |
|||||
تولید محتوا، آزادی بیان |
x |
|||||
پارادوکس بهره وری |
x |
x |
||||
ارزیابی وابستگیها (در روابط قدرت) |
x |
x |
x |
|||
تاب آوری معماری |
x |
x |
||||
رویکردهای توزیع شده / متمرکز |
x |
x |
||||
توسعه نرم افزار |
x |
x |
||||
قابلیت همکاری |
x |
x |
||||
سیستمهای باز، دادههای باز و غیره… |
x |
x |
جدول ۱: مرور اجمالی حوزههای مسئله انسان گرایی دیجیتال و موضوعات تحقیقاتی
مسائل پژوهشی فناوری اطلاعات و ارتباطات
هوش مصنوعی و تصمیم گیری خودکار
هوش مصنوعی به ابزاری برای پشتیبانی از فرایند تصمیمگیری تبدیل شده است و سیستمهایی ایجاد میکند که تا حدی قادر به انجام عملباتی به صورت مستقل هستند. این سیستمها بر زندگی روزمره مصرفکنندگان، کارگران و کارمندان و هر کسی که با دستگاههای الکترونیکی یا خدمات مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و مرتبط با آن تعامل دارد، تأثیر میگذارند. موضوع تصمیمگیری خودکار سیستمهای هوشمند، چالشها، پرسشها و بحثهای زیادی را باز کرده است. ما به سختی خراش کوچکی در سطح این بحثها ایجاد کردهایم، چه رسد به اینکه پاسخهای فنی جامعی برای آنها پیدا کنیم. از نقطه نظر انسان گرایی دیجیتال، موضوعات تحقیقاتی زیر امروزه در این حوزه اهمیت ویژهای دارند:
• توسعه راهحلهای بهبودیافته برای فهمپذیری یا توضیحپذیری بیشتر سیستمهای هوش مصنوعی[۷]. این مورد شامل کار بر روی ترکیبهای یادگیری منطقی/ماشینی و ابزارهایی که برای تجزیه و تحلیل سیستمهای یادگیرنده هوش مصنوعی توسعه یافته و مبتنی بر ماهیت محتوایی در زمینههای تخصصی کار میکنند، نیز میشود.
• مفاهیم و رویکردهای جدید برای توزیع قدرت بین انسانها، هوش مصنوعی یا سیستمهای مستقل. این میتواند منجر به توسعه چارچوبهایی شود که استقلال افراد را هنگام مواجهه با سیستمهای هوش مصنوعی حفظ یا تقویت میکند.
• رویکردهای بدیع برای مقابله با احساسات، حمایت از بعد عاطفی انسانی و نقش عواطف در تصمیم گیریهای اخلاقی.
• استراتژیها، چارچوبها و مفاهیم بهبود یافته برای پشتیبانی از مشارکت انسان و ماشین و نحوه ساخت چنین سیستمهای اطلاعاتی ترکیبی.
• تلاش مستمر برای ترسیم چشمانداز و ایدههای مبتنی بر هوش مصنوعی، از جمله تلاشهایی که در جهت گسترش کاربردهای هوش مصنوعی، شناخت تجارب موفق و ناموفق از بهکارگیری آن و بهبود و ارتقاء پایداری از طریق آن انجام میشود.
• تحقیقات بین رشتهای بیشتری در مورد مسئولیت پذیری سیستمها و ارائه دهندگان آنها از جمله مفاهیم، چارچوبها و ابزارها
کار و فعالیت
نقش هوش مصنوعی برای کار و فعالیت مستلزم توجه بیشتری به تحقیقات است. این شامل موضوع طراحی کار، خطمشیها، و دستاوردهای انجمنها برای دنیای دیجیتال و همچنین ارزیابیهای مربوط به وابستگیها و توزیع قدرت میشود. همچنین پرداختن به پدیدههای ناشی از نظرات افراد مربوط به کار در سطح اجتماعی نیز مهم خواهد بود. علاوه بر این، در هر دو دیدگاه دیجیتال و اقتصادی / نوآوری، پارادوکس بهره وری نیاز به توجه جدی دارد.
به طور کلی، تحقیقات باید از جایگزینی افراد با هوش مصنوعی به سمت هوش مصنوعی که از مشارکت انسانها به صورتی که برای افراد جامعه مفید است، تغییر یابد؛ اهمیت کنترل انسانی و توزیع قدرت بین انسانها و سیستمهای هوش مصنوعی یا سیستمهای ترکیبی هوش مصنوعی/انسانی کماکان جزء چالشهای اساسی باقی خواهند ماند، همچنین مسائلی مانند هنجارها، اخلاق و سیاست نیز جزء مسائل مهم این حوزه خواهند بود. با توجه به طیف گستردهای از برنامههای کاربردی، بسیاری از موضوعات هوش مصنوعی با چالشهای تحقیقاتی در زمینههای دیگر مانند شخصی سازی سامانههای توصیهگر و عدالت همپوشانی دارند (به زیر مراجعه کنید).
حریم خصوصی و امنیت
تحقیقات در مورد حریم خصوصی و هرگونه نظارت، باید با درنظرگرفتن عدالت و روابط قدرت ناشی از فناوریهای دیجیتال هماهنگتر شود. موضوعاتی مانند انعطاف پذیری در معماری، معماریهای توزیع شده در مقابل متمرکز، قابلیت همکاری، سیستمهای باز و توسعه نرم افزار اخلاقی نیازمند توجه بیشتر در تحقیق و توسعه دستورالعملها، رویههای جاری و استانداردهایی است که در عملیات به کار گرفته میشوند.
تحقیقات بیشتری برای بهبود مدیریت و درک ما از جنبههای فردی و اجتماعی حریم خصوصی و نظارت از جمله یکپارچگی حریم خصوصی در موقعیتها و زمینههای مختلف مثل اینترنت اشیا یا اشیاء هوشمند ضروری است،
حفظ حریم خصوصی کاربران و حفظ امنیت اطلاعات آنها یک ارزش اصلی در انسان گرایی دیجیتال است. حریم خصوصی فردی نه تنها در دستیابی به ارزشهای دیگر، مانند استقلال انسانی، بلکه در حفظ ارزشهای جمعی مانند دموکراسی نیز مؤثر است. نسبت به گذشته پیشرفت قابل توجهی در حوزه حقوقی حاصل شده است، به ویژه از زمان ظهور مقررات عمومی حفاظت از دادههای اروپا (GDPR) و مقررات مشابه در سایر مناطق جهان. با این حال، هنوز چالشهای مهمی در رابطه با وضعیت حقوقی و نحوه محافظت از دادههای شخصی وجود دارد. متأسفانه، شواهد زیادی مبنی بر تداوم نقض حریم خصوصی حتی تا حد رفتار غیرقانونی مستقیم شرکتها یا سازمانها وجود دارد. برخی از روشها ممکن است کاملاً غیرقانونی نباشند («الگوهای تاریک») اما از زیادهگویی در توصیف روش خود و گیجکردن کاربران برای پنهان کردن نحوه استفاده از دادههای شخصی استفاده کنند. برای توسعه رویکردهای جدید که گزینههای حریم خصوصی را قابل درک، سازگار و قابل تأیید میسازد، به تحقیقات بیشتری نیاز است. این شامل علوم کامپیوتر و تحقیقات حقوقی است. همچنین این رویکردها به ویژه در مواردی که از دادهها برای استنتاج استفاده میشود، ممکن است به معنای فراتر رفتن از رضایت آگاهانه صرف کاربر باشد. یعنی کاربر به چیزی رضایت دهد که عملاً از آن اطلاعی ندارد و لذا رویکرد مربوطه بایستی نه تنها به رضایت کاربر بلکه به تأیید قانونگذار نیز برسد.
پایبندی به اصول حریم خصوصی مستلزم اقدام همزمان در زمینههای حقوقی و مهندسی است، به عنوان مثال، مفاهیم و فناوریهای حفظ حریم خصوصی و همچنین ابزارها و تکنیکهایی برای بررسی انتقال دادهها و مستندسازی نقضهای مشکوک بهبود یابند.
• تحقیقات بیشتری در زمینههایی مانند محرمانگی آماری (Differential Privacy) و تکنیکهای مرتبط با آن (مانند رمزگذاری همومورفیک) مورد نیاز است تا این فناوریها از نظر محاسباتی کارآمد و حتی ایمنتر شوند. علاوه بر این، ایجاد ابزارها و سرویسهای جدید با کاربری آسان برای اینکه این فناوریها به طور گستردهتری شناخته شده و در دسترس قرار گیرند، لازم است.
• نیاز به اطلاع رسانی بیشتر به مخاطبان از جمله مقامات دولتی و سیاست گذاران در مورد فن آوری های حفظ حریم خصوصی وجود دارد. بحثهای مکرر فعلی بر نوعی از مفاهیم حریم خصوصی متمرکز است که به اندازه کافی نمایانگر وضعیت فعلی نیست.
• امروزه، تنها ابزارهای کمی و فناوریهای خاصی برای شناسایی نشت دادهها و ردیابی مقصد این اخلالات مثلاً برای استفاده به عنوان ناظر در گوشیهای هوشمند در دسترس هستند. لذا نیاز به تحقیقات بیشتری در مورد فن آوری های بهبود یافته برای کنترل انتقال دادهها در فضای ارتباطات بین المللی، به ویژه دادههای شخصی وجود دارد. این تحقیقات همچنین باید شامل تحقیق در دستیابی به ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل رفتار مرورگرها باشد.
• فعالیتهای تحقیق و توسعه و صدور گواهینامه در همکاری نزدیک با گروههای کاربری و نهادهای قانونی، برای توسعه و معرفی معیارهای حفظ حریم خصوصی، طرحهای صدور گواهینامه و روشهایی برای تأیید رفتار سیستم در مورد حریم خصوصی، انتقال دادهها و غیره مورد نیاز است.
• برای توسعه معماریهای جدیدی که امکان حفظ حریم شخصی را مثلاً برای تلفنهای هوشمند فراهم میکنند، به یک تلاش تحقیقاتی گستردهتر نیاز خواهد بود.
با افزایش گسترده اشیاء متصل به اینترنت، میزان اطلاعات شخصی منتقل شده از طریق شبکههایی که این اشیاء را به هم متصل میکنند، به طور پیوسته در حال رشد است، همانطور که نگرانیهای مربوط به امنیت و ایمنی، تعداد زیاد دستگاههای متصل به اینترنت و اتکای فزاینده به کارکردهای آنها در حوزههای خصوصی، تجاری و عمومی در حوزه ژئوپلیتیک و در رابطه با حاکمیت ملی افزایش مییابد.
در حوزه حریم خصوصی، تحقیقات به ویژه در موضوعات زیر مورد نیاز است:
• ابزارها و تکنیکهایی برای توسعه اینترنت اشیا ایمنتر، مثل نظارت، به روز رسانی سیستم عامل، رمز عبور و سایر اشکال احراز هویت، انتقال امن اطلاعات از طریق اتصالات ناامن و مانند آن.
• مدیریت مجوز برای دستگاههای I• T که نه تنها حریم خصوصی، امنیت و ایمنی را تضمین میکند، بلکه سهولت استفاده و تحقق رویکردهای کاربر محور را نیز تسهیل میکند.
• توسعه ابزارها و تکنیکها مطابق با ارزشهای حاکم بر این فضا، مانند به حداقل رساندن دادههای شخصی جمع آوری شده، حذف دادههای شخصی و غیره.
بسترهای اجتماعی، انحصارها و شخصی سازی
چالش انحصارطلبی و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی شامل پرسشهایی درباره وابستگیها و روابط قدرت و چگونگی غلبه بر آن چالشها یا تغییر آنها است. نقش معماریها، توسعه نرمافزار، معماریهای باز یا دادههای باز، سیستمهای انعطافپذیر برای مقابله با تمایلات موجود به تمرکز در بازار تا به امروز به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است.
ما آمدهایم تا در عصر ارزیابی زندگی کنیم. امروز، سیستمهای توصیهکننده هسته اصلی کسبوکارهای آنلاین هستند. از رستورانها گرفته تا پزشکان، از چیزهایی که میخریم تا موسیقیهایی که گوش میدهیم، آنها نه تنها به کاربران در انتخاب محصولات و خدمات کمک میکنند، بلکه به اجزای اصلی مدلهای کسب و کار تبدیل شدهاند. شبکهای محکم از توصیهها، بازخوردها، امتیازدهیها، پیشنهادات شخصیشده و غیره باعث ایجاد تعاملات کاملاً فردی میشود تا جایی که مشخص نیست چه کسی بیشتر از توصیهها سود میبرد و چه اهدافی برای بهینهسازی توصیههای آنلاین استفاده میشود. سیستمهای شخصی سازی شده نیاز به افزایش اساسی در شفافیت، دموکراتیکشدن و کنترل دارند؛ بخشی از این اهداف را میتوان از طرق زیر به دست آورد:
• گزارش اهداف بهینه سازی سیستمها
• استفاده از توانمندسازی برای انتخاب خود
• شفافیت بالاتر در مورد دادههای استفاده شده و نحوه پردازش آنها
• افزایش مسئولیت پذیری سیستمها و ارائه دهندگان سیستم
شخصیسازی، اولویتبندی، اعمال ارجحیتها و ارزشهای کاربر در هر زمینهای، بهطور ایدهآل مدیریت و در خارج از خدمات ارائهدهنده اعمال شده و باید تحت کنترل کاربر باشد. این شامل همه مقادیر و معیارهایی است که در سیستمهای به کار میرود. برای دستیابی به این هدف، جداسازی تعامل و شخصی سازی سیستم از بهینه سازی / ارائه خدمات و مدیریت محتوا و دادهها ضروری خواهد بود.
بنابراین تحقیقات باید شامل موارد زیر باشند:
• بهبود ابزارهای شفافیت اهداف سیستمهای توصیه و امتیازدهی برای کاربران و سایر ذینفعان.
• روشهای جدید برای افزایش کنترل پذیری توصیهها و در نتیجه کنترل کاربر، به عنوان مثال. در دستگاههای شخصی ایمن خارج از پلتفرمها.
• تکنیکها و ابزارهایی برای دموکراتیک کردن توصیهها از جمله راههایی برای فراتر رفتن از جنبههای مطرح در سطح فردی، مثل جنبههای اجتماعی
• بحثهای آزاد و عمومی در مورد روشهایی که توصیهها و سایر ابزارها را میتوان با آنها طراحی کرد.
• روشهایی برای جداسازی شخصیسازی و فناوریها برای اطمینان از اینکه کاربران میتوانند به راحتی ارائهدهندگان خدمات شخصیسازی را تغییر دهند. این همچنین به رابط یا اشخاص ثالث قابل اعتماد برای برچسبهای شخصی سازی و طرحهایی مثل صدور گواهینامه در این زمینه نیاز دارد.
• به طور کلی، ابزارها، تکنیکها و تلاشهای نظارتی برای بهبود جداسازی شخصی سازی و محتوا یا ارائه خدمات.
برای اطمینان از قابلیت همکاری با طیف وسیعی از خدمات و جلوگیری از وابستگی بیش از حد و شدید و انحصار خدمات به عده قلیلی از ارائهدهندگان خدمات، کاربران باید مالکیت کامل دادهها و نمایههای خود را در اختیار داشته باشند. باید رابطها و سرویسهای استانداردی وجود داشته باشد تا تنظیمات برگزیده کاربر و غیره را به راحتی بین سیستمهای مختلف منتقل نموده و امکان تعامل را برای آنها فراهم آورد. از منظر اقتصادی این موارد برای پیشگیری از توقف توسعه کاربردهای فناوری ضروری است.
ارتباطات آنلاین، گفتمان سیاسی و پردازش زبان طبیعی
شبکه های اجتماعی و ارتباطات آنلاین یکی از حوزه هایی است که مشکل انسان گرایی دیجیتالی به وضوح در آن قابل مشاهده است. پدیدههایی مانند اتاقهای پژواک، محدودیتهای آزادی بیان، و نحوه حمایت از گفتمان آنلاین سازنده از جمله چالشهای مهم و قابل مشاهدهای هستند که انسانگرایی دیجیتال باید به آنها رسیدگی کند.
به عنوان مثال، تعدیل محتوا با امکانات هوش مصنوعی یک موضوع اصلی تحقیقاتی در انسان گرایی دیجیتال باقی خواهد ماند. موضوعات دیگری مانند شفافیت، عدالت، مسئولیت پذیری و همچنین توزیع قدرت بین انسان ها و سیستم ها قبلاً زیاد مورد بحث بوده اما کماکان در شبکه های اجتماعی آنلاین نیز از اهمیت محوری برخوردار است.
با وجود تاثیر انواع رسانهها بر نوع گفتمان، کماکان زبان نقش مهمی در ارتباطات دارد. رابط های مبتنی بر زبان و گفتار به طور گسترده در دسترس و مورد استفاده قرار دارند، مثل نقش رابط با دستیارهای الکترونیکی، کنترل ماشین ها، و برای تعامل متنی با رباتها (و دیگر عاملهای فعال مجازی). این افزایش در کاربردها بیشتر به دلیل ابزارهای آماری جدید و جمعآوری مجموعههای بزرگ دادههای آنلاین بوده و در طیف وسیعی از زبانهای رایج موجود است. اگر بدبینانه نگاه کنیم، بسیاری از ابزارها برای زبان های نادرتر یا گویش ها با کیفیت خوب در دسترس نیستند. علیرغم عنوان فریبندهاش، در «درک زبان» کمبودهای زیادی وجود دارد زیرا بیشتر تکنیک ها بر تطبیق الگوهای آماری متکی هستند. باید توجه داشت که امروزه تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی نقش بزرگی در شکلدهی، کنترل و حذف گفتار آنلاین ایفا میکند.
تحقیقات برای اطمینان از سیستم های پردازش زبان طبیعی انسان محور و ارزشمحور، باید شامل موضوعات زیر باشد:
• ابزارها و تکنیک هایی برای تعدیل محتوای آنلاین که اصول انسان گرایی دیجیتال را اجرا می کند. مفاهیم جدید برای رتبه بندی، حذف و آرامش گفتمان در راستای اصول آزادی بیان و سایر حقوق بشر. ابزارهایی برای نمونه سازی مجدد محتوا، برای تعدیل حساس به جنسیت و قائل به تنوع، و برای حمایت فعالانه از گفتمان سازنده و سازنده.
• این امر مستلزم تحقیق و توسعه برای ایجاد مجموعههای داده پردازش زبان طبیعی (NLP) است که مرتبط، جالب، متعادل و قابل اشتراکگذاری با مخاطبان گسترده به ویژه در مورد زبانهایی که کمتر رواج دارند، باشد.
• تکنیک های جدیدی برای درک بهتر و دنبال کردن تغییرات مفهومی مورد نیاز است، مانند مواردی که در دوره های زمانی طولانی مدت در داده های تاریخی اتفاق می افتد، مثلا در مورد تبعیض جنسی یا موارد مشابه.
• محققان و سرمایه گذاران تحقیقات باید توجه بیشتری به زبان ها و گویش های اقلیت ها داشته باشند. همچنین، باید سرمایهگذاری بیشتری برای بهبود رابط های NLP برای افراد دارای ناتوانی های زبانی و همچنین برای تعامل مناسب با مخاطبان جوان تر و مشابه آنها انجام شود.
حق حاکمیت
حاکمیت دیجیتال در سطح ملی، ژئوپلیتیک و نقش دولت ها مستلزم در نظر گرفتن هنجارها، اخلاقیات و خطمشیهای مورد استفاده در سیستم های دیجیتال است. مسائل مربوط به مقررات به اندازه مسائل مربوط به مدل های کسب و کار پایدار و همچنین مسائل مربوط به انعطاف پذیری سیستم ها در دنیایی که به طور فزاینده ای به پشتیبانی فناوری اطلاعات در تمام زمینه های زندگی وابسته است، مهم خواهند بود. موضوع معماری متمرکز در مقابل توزیع شده و روابط قدرت ناشی از آن نیز طبیعتا مهم است. از نظر جنبه های زیست محیطی و پایداری، تحقیقات بیشتری در زمینه بهره وری منابع و راه حل های کم اثر مورد نیاز است. در قلمرو نظامی، تصمیمگیری سریع، احساسات و شفافیت نیز از منظر انسانگرایی دیجیتال موضوعات تحقیقاتی مهمی خواهند بود.
«دیجیتال» نه تنها در حال فراگیر شدن است، بلکه در حال ایفای نقش «همیشه در همه جا حاضر» در ابعاد مختلف زندگی انسان است. شرکت ها و مقامات با میلیون ها دستگاه و انسان مرتبط با یکدیگر سر و کار دارند. پیچیدگی محض دنیای دیجیتال در عین حال برای محافظت در برابر حوادث سایبری یا افزایش مصرف برق، فرصتی عظیم برای استخراج ارزش از دادههای تولید شده، و ابزاری هدفمند برای اعمال کنترل بسیار زیاد است. پیچیدگی دیجیتال در حال حاضر، به عنوان یک پیامد ناخواسته، برای بسیاری منجر به احساس ناتوانی و شاید حتی از دست دادن حاکمیت شخصی، و در نتیجه خطر فرسودهشدن تدریجی مفهوم انسان گرایی می شود.
پایداری
علم کامپیوتر به اندازه کافی به ردپای زیست محیطی محاسبات، به ویژه پردازش های پیچیده مانند آموزش مدل های هوش مصنوعی توجه نکرده است. با این حال، بهینهسازی مصرف انرژی و محاسبات مربوط به آن (نظیر سیستمهای اطلاعاتی مربوط به مصرف انرژی)، مثل اینترنت اشیا و سیستم های کم مصرف، زمینه های مهمی در انفورماتیک هستند. انسان گرایی دیجیتال نیازمند توجه بیشتر به جنبه های زیست محیطی محاسبات از جمله بهره وری انرژی و جنبه های مرتبط مانند سیستمهای الکترونیکی سبز[۸]، منابع پایدار و سیستم های هوشمند انرژی است.
آموزش و یادگیری انسانگرایی دیجیتال
پیشرفت در انسانگرایی دیجیتال مستلزم مشارکت ذهنهای خلاقی است که نه تنها توسعه مفاهیم، چارچوبها و معماریهای جدید برای سامانههای فناوری اطلاعات را بر عهده دارند بلکه باید از چالشها، پیچیدگیها و تعاملات پیچیده اجتماعی آن سیستمها نیز آگاه باشند. انسانگرایی دیجیتال نمیتواند فقط به دانشمندان بلندپایه دانشگاهی تکیه کند، بلکه نیازمند مشارکت ذهنهای جوان و نوآور از جمله کارآفرینان است. برای دستیابی به این هدف، آموزش و تعلیم در زمینه انسانگرایی دیجیتال باید به روشهای زیر توسعه و گسترش یافته و مورد تاکید قرار گیرد.:
۱. روایت را تغییر دهید: داستان اینکه این حوزه از علم چه چیزی «هست» باید شامل مسائل و مفاهیم «انسانگرایی دیجیتال» باشد، زیرا تأثیرات گسترده اجتماعی تکنولوژیهای دیجیتال را در نظر میگیرد. اگر دیدی که به این حوزه داریم کهنه و قدیمی و بدون ارتباط با جوامع باشد، کاری که انجام میشود کیفیت مطلوبی نخواهد داشت.
۲. تأثیرگذار بر اهداف برنامههای درسی (بهطور رسمی): تبدیل شدن به یک دانشمند «مسئول» یا حرفهای بهعنوان یک هدف شناخته شده آموزش. به ویژه در چارچوبهای ارزیابی و اعتباربخشی مورد استفاده در آموزش گنجانده شود
۳. بایستی دیدگاههای چند رشتهای و فرارشتهای در آموزش و یادگیری به روشی طبیعی و مناسب تبیین شود زیرا اینها از موضوعات و چالشهای کلیدی جامعه دیجیتال نشات میگیرد. این یعنی در تربیت مهندسان از علوم انسانی و در علوم انسانی از فناوری اطلاعات کمک گرفته شود. بسیاری از دانشگاهها محیطهایی را فراهم میکنند که میتوانند به صورت فرارشتهای یا چندرشتهای، تحقیق درباره موضوعات مورد نیاز برای هماندیشی انسانگرایی دیجیتالی را تقویت و حمایت کنند. مستندسازی و انتشار موضوعات و تحقیقات اقدامات کلیدی مناسبی هستند.
۴. مسیرهای چندگانه را دنبال کنید: آموزش موضوعات انسانگرایی دیجیتال را از مقاطع پایه به سمت مقاطع عالی تحصیلی در رشتهها و برنامههای درسی مختلف شروع کنید. فراموش نکنیم که روشهای مختلفی برای آموزش وجود دارد.
مدل؛ یک رویکرد ممکن است این باشد که از برنامههای درسی موجود شروع کنیم، سپس سطح آموزشها و خواستههای آموزشی را بالاتر ببریم، و سؤالات دشوارتری بپسیم و آنگاه بررسی کنیم که چطور میتوان به آنها پاسخ داد.
۵. تقویت رویکردهای تیمی مبتنی بر مشارکت / چند رشتهای و فرارشتهای برای آموزش و یادگیری
۶. مکانیسمهای اشتراکی با قابلیت ورود و مشارکت آسان برای تحقیقات و آموزش میانرشتهای ایجاد کنید. اعضای هیئت علمی از تخصصهای مختلف یکدیگر را نمیشناسند و ادبیات مورد استفاده ایشان (مفاهیم، واژگان، روششناسی، نظریات، اهداف علمی و فلسفه علمی) میتواند کاملاً متفاوت باشد. تنها با تبادل مداوم در طولانی مدت میتوان مشکلات این چالشها در ارتباط بین رشتهای را به تدریج برطرف نمود.
۷. رویدادهایی برگزار کنید که برای محققان جوان ارزش مشارکت ایجاد کند. باید برای محققان جوان مانند دانشجویان یا فارغالتحصیلان دکتری و محققان پسادکتری فرصتها و فضاهای مناسبی برای تحقیقات در این زمینه ایجاد شود. این محیطها و رویدادها باید امکان برقراری تعامل و تبادل ایدهها و تجربیات میان محققان جوان را فراهم کنند. محققان جوان بهعنوان افرادی که عمدتاً در مراحل ابتدایی حرفهای خود هستند و علاقه دارند تا مشکلات متنوع رشتههای تحصیلی و میانرشتهای را مورد بررسی قرار دهند، میتوانند به شکل مؤثری در تداوم تبادل میانرشتهای یا تخصصی مؤثر باشند. از این رو، برگزاری رویدادها و فعالیتهایی که ارتقاء تعامل و همکاری محققان جوان در زمینههای متنوع را ترویج کنند، بسیار اهمیت دارد.
۸. تشکیل «ائتلاف علاقهمندان» اصطلاحی که با توجه به تاریخچهاش تا حدی تأسفآور اما نشاندهنده یک نکته کلیدی است: برخی از محققان و اساتید واقعاً به این مسائل علاقه دارند، اما برخی دیگر (به دلایل مختلف) نه. اصل اساسی در اینجا این است: ما نیازی به قانع کردن همه نداریم، بهتر است فقط با ۱۰-۲۰٪ افرادی شروع کنیم که واقعاً علاقهمند، مشتاق و توانمند هستند.
۹. آموزش در انسانگرایی دیجیتال نباید یک سرگرمی تلقی شده یا با آن مثل یک سرگرمی رفتار شود. یک واکنش معمولی «تحمل سرکوبگرانه» (مثل روسای دانشگاههای محلی) این است که در ظاهر میگویند همه این مسائل جدید بالقوه جالب است، اما لطفاً این کار را فقط بهعنوان یک تلاش حرفهای و جدّی جدید برای معلمان و بهعنوان یک فعالیت فوق برنامه برای دانش آموزان انجام دهید. این راهی نیست که فقط بخواهیم بهعنوان حاشیه کارهای دیگر پای در آن بگذاریم، بلکه باید بهعنوان دغدغه اصلی تحقیقاتی و آموزشی به آن نگریسته شود. باید برای تلاش پژوهشگران و معلمان در برخورد با مسائل حوزه انسانگرایی دیجیتال مشوّقهایی در نظر گرفت. این مشوقها شامل مکانیسمهایی برای ارزیابیهای مثبت و پاداشهایی برای ارزیابی کارهای دانشگاهی بهطوری که آثار و انتشارات بینرشتهای را شامل شود، نیز خواهد شد. برای دانشجویان، همه اینها باید بهعنوان واحد تحصیلی گذراندهشده در نظر گرفته شود. برای دانشگاهها، همه اینها باید بخشی از یک مدل مالی مناسب یا مدل تجاری با گردش مالی پایدار باشد.
چالشهای پژوهشی در زمینههای مرتبط
اگرچه تمرکز این نقشه راه بر جنبههای فناوری اطلاعات و ارتباطات است، اما چالشهای پژوهشی متفاوتی بهطور طبیعی هنگام در نظر گرفتن دیدگاه انسانگرایانه دیجیتال به وجود میآیند.
فلسفه
بسیاری از موضوعات انسانگرایی دیجیتال فقط به یک راه حل سریع قانونی یا فنی نیاز ندارند. در واقع، طیف وسیعی از مشکلات (مانند نقش هوش مصنوعی در سیاست) هنوز به خوبی درک نشدهاند یا هنوز از نظر مفهومی نامشخص هستند (مثلاً مفهوم حریم خصوصی). فلسفه میتواند به همان اندازه که در تحلیل و طراحی مفاهیم کاربرد دارد، بهعنوان یک روش در نقد شیوههای علمی و فنی به کار گرفته شود. تحقیقات برای حمایت از انسانگرایی دیجیتال شامل موارد زیر خواهد بود:
• فلسفه و نظریه به روز اطلاعات و سامانههای اطلاعاتی. شفاف سازی و بحث در مورد مفاهیم اصلی انسانگرایی دیجیتال.
• بحث مستمر از دیدگاههای گوناگون در مورد تفاوتهای انسان و ماشین از جمله با دیدگاه هوش مصنوعی، رباتیک، علم سیستم و غیره.
• درک بهتر از ماهیت تئوریها وتحقیقات این حوزه (بهعنوان مثال برای XAI یا هوش مصنوعی توضیحپذیر)
• کار بر روی رابطه سیاست، دموکراسی، و فناوری (از جمله هوش مصنوعی)
• کمک به نقش و ماهیت گفتمان «خوب» (سازنده) در جامعه و دموکراسی
• انتقاد از مشارکت در تحقیقات فناوری اطلاعات؛ اهمیت و اولویتبندی در تحقیقات مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات، به ویژه در زمینه «هوش مصنوعی عمومی» (General AI).
• ارائه چارچوبها و رویکردهایی برای جای دادن انسانیت و جنبههای مربوط به علوم انسانی در رشتههای مهندسی و فنی، از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات.
• بحث در مورد آزادیهای فردی، آزادیهای اجتماعی، و همچنین در مورد سامانههای فناوری اطلاعات و ارتباطات نظارتی و کنترلی اجتماعی، نحوه استقرار و استفاده از آنها.
• توسعه مستمر نظریههای معناشناسی، شامل زمینههای پردازش زبان طبیعی، مباحث نمادشناسی (هوش مصنوعی)، عاملیت و تحلیل اغراض.
• تجزیه و تحلیل سازنده در مورد مبانی علمی مهندسی و علوم فنی و روشهای آنها با توجه به نقش مهمی که در جامعه مدرن ایفا میکنند. این کارها میتوانند بنیانگذار اجزای یک تئوری در انسانگرایی دیجیتال به شمار آیند.
اخلاق
انسانگرایی دیجیتال تعداد زیادی از مسائل اخلاقی را مطرح میکند که به مشکلات قطاری که با هوش مصنوعی هدایت میشود (یکی از مسائل مشهور در اخلاق هوش مصنوعی) یا سلاحهای خودکار محدود نمیشود. مسلماً، ممکن است یک بازآرایی جدید و کلی در مفاهیم اخلاقی برای عصر دیجیتال مورد نیاز باشد که چارچوبهایی را توسعه داده و اصول مشترکی را برای متخصصان و فعالان این حوزه و همچنین افراد غیرمتخصص ایجاد کند. تحقیقات بیشتر به ویژه در زمینههای زیر ضروری است:
• شناسایی و بهبود آگاهی درباره اصول اخلاقی در فناوری، رویکرد راهحلهای فناورانه، انزوای فکری و غیره.
• اخلاق دادههای مصنوعی (دادههایی که توسط آلگوریتمها به دلایل مختلف از جمله حفظ محرمانگی دادههای واقعی تولید میشوند و واقعیت فیزیکی ندارند)
• احتیاط، فضیلت عملی، و خرد عملی در استفاده از هوش مصنوعی و سایر سامانههای فناوری اطلاعات – که گاهی اوقات به آن عقل عملی یا حکمت عملی (به نقل از ارسطو) میگویند.
• شیوهها و خط مشیهایی برای تحقیقات در حوزه دیجیتال با کاربردهای دوگانه. تحقیقات غیرنظامی اغلب کاربرد نظامی پیدا میکند و برعکس، نیازمندیها و بودجه دفاعی میتواند تحقیقات مدنی را تسریع کند. انسانگرایی دیجیتال باید مکانیسمهایی را برای برقراری تعادل در نگرش به فناوری و اخلاق برای کاربردهای دوگانه تبیین کند.
• چارچوبهای اخلاقی موجود یا جدید برای حمایت از شفافسازی در مفاهیم اساسی به منظور رفع ایرادات و نواقص خطمشیهای موجود.
• چارچوبهای اخلاقی که به شیوهٔ تکامل تدریجی به برخی از مسائل اخلاقی مینگرند. با توجه به این نکته که همیشه ممکن نیست مشکلات را در مرحله طراحی پیشبینی کرد و به صورت طبیعی برخی از این مشکلات در زمان استفاده از فناوریهای دیجیتال و تعامل آنها با انسانها ظاهر میشود.
قانون
تنظیم حوزه خصوصی و عمومی برای تقویت انسانگرایی دیجیتال در عمل ضروری است. امروزه تمرکز زیادی در عمل بر حوزه حریم خصوصی وجود دارد. در حالی که بسیاری از کشورها سیاستهای حفظ حریم خصوصی را اعمال کردهاند، نیاز به سادهسازی و البته بهینهسازی در اجرای آن وجود دارد. یک راه بالقوه در حفظ حریم خصوصی میتواند شامل طرحهای نمایهگذاری و برچسبگذاری به جوامع و گروههای انسانی به جای پردازش اطلاعات اشخاص باشد.
انسانگرایی دیجیتال در عمل
استانداردسازی، نوآوری و توسعه
جدای از نیازهای تحقیقاتی آکادمیک و دانشگاهی، اکنون فرصت بزرگی برای اعمال اصول انسانگرایی دیجیتال در عمل وجود دارد. برای مثال، این فرصتها شامل طرحها، چارچوبها و استانداردهای شناسایی و توسعه سامانههای انسان محوری است که به ارزشهای اجتماعی احترام میگذارند و باعث تقویت آنها میشوند. همچنین شامل راستیآزمایی بهبود یافته رفتار سیستمها، صدور گواهینامههای آموزشی یا پژوهشی است. همچنین، در حالی که بسیاری از چالشهای پژوهشی انسانگرایی دیجیتالی نیازمند کار بسیار بیشتری هستند، نتایج، ابزارها و تکنیکهای مهمی در حال حاضر وجود دارد که بهطور گسترده شناخته نشده و به اندازه کافی مورد استفاده قرار نگرفتهاند، بهعنوان مثال. استفاده از دادههای مصنوعی برای محافظت از حریم خصوصی یا راههای دموکراتیکتر برای تعمیم دسترسی به دادهها.
نوآوران شروع به انجام کارهایی مانند آموزش گروههای محروم، به کارگیری اصول اخلاقی، انتشار شیوههای مناسب در این زمینه و کارهایی از این دست کردهاند. چنین فعالیتهای اجرایی (پایین به بالا) برای آماده سازی زمینهها و جمع آوری تجربیات مهم هستند. ما به این گونه فعالیتهای مردمی، جمعآوری دادهها و شیوههای مناسب، و انتشار گسترده نتایج و تجربیات نیاز داریم. به ویژه مهم است که کسب و کارها – اعم از کوچک و بزرگ – را در تمرین انسانگرایی دیجیتالی مشارکت دهید. با توجه به نقش مهمی که شرکتها در دنیای دیجیتال بازی میکنند، تغییر این بازی مستلزم تغییر یا حتی راهاندازی دمل بهبودیافتهای از کسبوکاری در این زمینه است. از سوی دیگر لازم است که این مدل کسبوکار به جمع آوری دادههای شخصی و سایر اقدامات مضر کسب و کارهای ICT امروزی متکی نباشند.
برای موفقیت انسانگرایی دیجیتال، نیاز به افزایش دسترسی و آگاهی در مورد چالشهای کلیدی مسائل طرح شده در این حوزه وجود دارد. مقررات عمومی حفاظت از دادههای اروپا (GDPR) را میتوان بهعنوان یک قانون موفق در نظر گرفت که در سطح جهانی تأثیر گذاشته و درک عمومی را در مورد حقوق و ارزشهای کلیدی در ارتباط با فناوری اطلاعات را تغییر داده است. بهطور مشابه، افزایش آگاهی و تغییر ذهنیات برای سایر حوزههای مهم برای انسانگرایی دیجیتال نیز مورد نیاز است. برای مثال، این میتواند شامل ابهام زدایی از هوش مصنوعی، نقش سامانههای فناوری اطلاعات و ارتباطات در جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک)، یا سکوت اجتماعی فعلی در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد که در آینده به توجه بسیار بیشتری نیاز دارد.
روش شناسی تحقیق و مطالعات میان رشتهای
پیشرفت در انسانگرایی دیجیتال به وضوح مستلزم مشارکت بسیاری از رشتههای مختلف است. در گذشته، کمک به تفکر انتقادی در مورد تأثیر فناوریهای دیجیتال از دیدگاههای مختلف (و نه محدود به آنها) از جمله فلسفه، علوم سیاسی، جامعهشناسی و مطالعات علم و فناوری، انجام شده است. برای انسانگرایی دیجیتال تقویت و افزایش چنین همکاریهایی با یک هدف ترکیبی و سازنده برای طراحی سامانههای اجتماعی- فنی بهبودیافته، امری کلیدی است. علوم کامپیوتر سابقه طولانی در تعامل با متخصصان سایر زمینهها دارد و به صورت طبیعی این گونه تعاملات باید تقویت شود. این امر بهویژه در هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی که گاهی اوقات به نظر میرسد به دانش حوزههای دیگر برای توسعه سیستمها نیازی ندارد، امری حیاتی بوده و تعاملات و چارچوبهای سیستماتیک بیشتری برای گفتگوهای بهبود یافته بین حوزههای مختلف و رویکردهای دادهمحور بین آنها مورد نیاز است.
در این زمینه شکایت از چالشها به کار نمیآید و بایستی این تعامل سازنده حتی با رشتههایی که فاصله آنها با انسانگرایی دیجیتال خیلی زیاد به نظر میرسد، ایجادشده و ادامه یابد. علوم کامپیوتر و جامعهشناسی، رمزنگاری و فلسفه، یادگیری ماشین و علوم سیاسی درواقع در تاریخچه، مفاهیم، نظریهها و اجرا اساساً متفاوت هستند. در انسانگرایی دیجیتال، مشارکت بین رشتههای مختلف میتوانند با توجه به اهداف مشترک بین دیدگاه انسانمحور و جامعهمحور، باهم تعامل مناسبی را داشته باشند. یکراه آسان و ساده برای شروع همکاری میتواند از یک «انسانشناسی دیجیتال» شروع شود، برای مثال: چنین تحقیقاتی از مشاهده نحوه استفاده افراد از سامانههای فناوری اطلاعات و ایجاد درک بهتری درباره باورها، مقاصد و اهدافشان آغاز میشود. این میتواند پایههای مهمی برای رشتههای مختلف ایجاد کند و مبنایی برای توسعه سامانههای فنی-اجتماعی بهبودیافته را بهجای صرفاً بهینهسازی سامانههای کامپیوتری ایجاد کند.
پژوهش در انسانگرایی دیجیتالی باید فراگیر و شامل گروههای مختلف مردم و جنبههای اجتماعی باشد. این امر مستلزم تحقیق در مورد شمول/حذف گروههایی از کاربران، شهروندان، گروههای خاص و رویکردهای سازنده به سمت راهحلهای فراگیرتر – چه فنی و چه فنی اجتماعی است. درنهایت، انسانگرایی دیجیتال باید به رفع کاستیهای شیوههای تحقیق فعلی در این زمینه بپردازد. مهم است که به این واقعیت توجه شود که امروزه تحقیقات ICT تا حد زیادی از طریق خصوصی تأمین و پشتیبانی میشوند. شرکتها – چه بزرگ و چه کوچک – در حال انجام تحقیقات در سامانههای هوش مصنوعی جدید، خدمات آنلاین، و میکروالکترونیک، سامانههای محاسباتی و غیره هستند. در برخی زمینهها مانند فناوریهای زبان طبیعی، شرکتهای بزرگ بخش قابلتوجهی از زیرساختهای موجود برای تحقیق (مثلاً دادهها) را کنترل میکنند. این عدم تناسب باید مثلاً از طریق جمعآوری دادههای باز، با هدف قرار دادن نیازهای اقلیتها و افراد ناتوان، یا صرفاً با بهبود دسترسی به زیرساختهای تحقیقاتی خصوصی، از بین برود. تلاشهای اروپا برای ترویج «علم باز» را میتوان بهعنوان یک نمونه موفق در سطح اتحادیه اروپا و کشورهای عضو در نظر گرفت.
درنهایت، انسانگرایی دیجیتال باید نفوذ خود را در خطمشیهای تحقیق و فناوری و بهطورکلی در بحثهای سیاسی پیرامون سامانههای دیجیتال افزایش دهد. این شامل کسب و تأمین اطلاعات مستمر در مورد تأثیر فناوریهای دیجیتال بر جامعه و همچنین فرصتهای پیشروی سامانههای دیجیتال برای تقویت دموکراسی، سطح پوشش، آموزش و غیره است. خطمشیهای تحقیقاتی و علمی باید در مورد بسیاری از چالشهای تحقیقاتی بدون پاسخ در انسانگرایی دیجیتال مورد بازنگری قرار گیرند. برای بهبود همکاری بین رشتههای مختلف در مدلهای تأمین مالی پژوهشها پتانسیلهای بسیاری در جامعه وجود دارد. علاوه بر این، محققان در انسانگرایی دیجیتال باید هم جنبههای تحقیقات پایه بلندمدت و هم فرصتهای کوتاهمدت و پیشرفتهای کاربردیتر را در نظر گرفته و ترویج کنند. امروزه تنها مکانهای کمی برای ملاقات انسانگرایی دیجیتال با سیاستگذاران وجود دارد و چنین مجامعی بیشتری موردنیاز است.
تقدیر و تشکر
کار روی این نقشه راه از سوی WWTF، صندوق علم و فناوری وین https://wwtf.at حمایت شد.
مایلیم از همه شرکتکنندگان چهارمین کارگاه انسانگرایی دیجیتالی، وین، مارس ۲۰۲۲ و ارائهدهندگان فهرست زیر تشکر کنیم:
Werthner, G. Metakides, C. Ghezzi, J. Neidhardt, H. Nowotny, G. Kappel, V. Schiaffonati, E. Prem, R. Burke, P. Inverardi, E. A. Lee, P. Knees, M. Vardi, M. Lindorfer, B. Krenn, S. Woltran, R. Pichler, M. Stampfer, S. Winter, J. Gordijn, E. Nardelli, H. Akkermans, A. Ebert, K. Karachalios, A. Kaspersen, D. Schabus, C. Neppel, A. Stanger, J. Gusazcza, M. Hauswirth, S. Wyatt, C. Reinprecht, I. Nalis.
[۱] Erich Prem, Lynda Hardman, Hannes Werthner, Paul Timmers (eds.)
[۲] Carlo Ghezzi, Peter Knees, Julia Neidhardt, Walter Palmetshofer, Viola Schiaffonati, Stefan Woltran
[۳] TU Wien
[۴] بازار کار مبتنی بر قراردادهای کار موقتی (به اصطلاح به این بازار gig economy گفته میشود)
[۵] پردازش زبان طبیعی
[۶] میزان دیاکسیدکربنی که هر پردازش طی مدت مشخصی وارد جو زمین میکند.
[۷] از اصول مهم در سیستمهای هوشمند خودکار آنستکه روش کار این سیستمها برای انسان به وضوح قابل درک و توضیح باشد. به این دو قابلیت درکپذیری (Understandability) و توضیحپذیری (Explainability) سیستمهای خودکار هوشمند گویند.
[۸] سیستمهای الکترونیکی سبز یا الکترونیک سبز به مفهوم طراحی، تولید و استفاده از دستگاهها و تجهیزات الکترونیکی با هدف کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست میباشد. این رویکرد تمرکز خود را بر کارآیی انرژی، بازیافت مواد، کاهش مواد خطرناک، و تجزیه و تحلیل اثرات زیست محیطی تجهیزات الکترونیکی میگذاردتا در نهایت به ساخت تجهیزات الکترونیکی سازگار با محیط زیست کمک کند.